Farsi 12th Grade Vocabulary Flashcards

آستان، آغاز

جاودانگی، پایندگی، بی کرانگی

میل و خواست، اخلاص، علاقه و محبت همراه با احترام

بوییدن

در شب سیر کردن، هفدهمین سوره قرآن کریم

غم گسار، غمخوار

طرح، نقشه

ایزدی، خدایی، منسوب به اهورا

گروهی از مردم هم نژاد که فرهنگ و اقتصاد مشترک دارند و معمولا به صورت چادرنشینی زندگی میکنند: ایل و تبار: خانواده و نژاد و اجداد

بیکاری، بیهودگی، کاهلی

درختی خودرو و وحشی که در برخی نقاط کوهستانی ایران می روید. پسته وحشی

پارچه ابریشمی دارای نقش و نگار، نوعی حریر

بیان کردن، شرح دادن، بازگویی

گردشگاه، جای تفرج، تماشاگاه

دریافت، نگرش، تعبیر

ماه دهم از سال رومیان، تقریبا مطابق با تیرماه سال شمسی؛ ماه گرما

فلسفه، به ویزه فلسفه اسلامی

پسندیده، خوب، زیبا

باد بسیار گرم و زیان رساننده

گیاهی علفی و یک ساله؛ شبدر دوچین: شبدری که قابلیت آن را دارد، دو بار پس از روییدن چیده شده باشد.

صدا و آواز اسب

منسوب به طفیل، وابسته، آن که وجودش یا حضورش در جایی، وابسته به وجود کس یا چیز دیگری ست؛ مهمان ناخوانده

دادگستری

بالاخانه، هر یک از اتاق های کوچکی که در بالای اطراف سالن یا یک محوطه میسازند که مشرف بر محوطه است

علم احکام شرعیه، علمی است کع از فروع عملی احکام شرع بحث میکند. مبنای این علم بر استنباط احکام است از کتاب و سنت و به سبب همین استنباط محل جهاد است

قاچ، قسمت برآمده جلوی زین؛ کوهه زین

پاکی، صفا، قداست

چراغ یا چهل چراغی که می آویزند

نام کوهی در منطقه ونک از توابع شهرستان سمیرم استان اصفهان

اسب یا استری که به رنگ سرخ تیره است

اسبی که رنگ آن میان زرد و بور باشد

منطقه ای که تابستان های بسیار گرم و زمستان های معتدل دارد؛ مقابل سردسیر

فراسو، آن سو، ماسوا، برتر

آنچه فراتر از عالم طبیعت و ماده باشد؛ مانند خداوند، روح و مانند آنها

افتخار، سرافرازی

محلی که در آن تدریس کنند، موضع درس گفتن

همراهی کردن، بدرقه کردن

آویزان، آویخته شده

حالت سرخوشی، کیفوری، سرمستی

تماشا کردن، نگاه، نگریستن

غارت، تاراج، به یغما رفتن: غارت شدن